ارائه الگوی فعالیت اندیشکده اقتصاد مقاومتی در نشست دین و حکمرانی کتابخانه مجلس
به گزارش روابط عمومی اندیشکده اقتصاد مقاومتی نشست دین و حکمرانی با موضوع «بررسی الگوی هم افزایی جریان حوزه و دانشگاه در فرآیند حل مسائل حکمرانی» در تاریخ ۲۱ بهمن ماه در کتابخانه مجلس شورای اسلامی برگزار شد.
در ابتدای این نشست، محمد امینی رعیا مدیر اندیشکده اقتصاد مقاومتی به تشریح مدل اندیشکده در فعالیت های پژوهشی و ترویجی پرداخت.
مدیر اندیشکده اقتصاد مقاومتی در این نشست گفت: اندیشکده اقتصاد مقاومتی در سال ۱۳۹۵ تاسیس شده است و ماموریت آن، تصمیم سازی برای حل مسائل اقتصادی کشور در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی است. ما از سال ۱۳۹۰ این دغدغه را داشتیم که مباحث اقتصادی مخصوصا با رویکرد اقتصاد مقاومتی باید به سطح عملیات برسند و لازم است یک مجموعه متمرکز غیر دولتی که خارج از دستگاههای حاکمیتی است، برای رصد، پایش و پیگیری مؤلفههای تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور شکل بگیرد. از همین رو، پایهریزی برای تشکیل اندیشکده اقتصاد مقاومتی شروع شد تا به حال که نتیجهاش را مشاهده می کنید. این مجموعه از یک جمع دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری شکل گرفته است که هم اکنون به لطف الهی حدود ۵۰ نفر از نخبگان در سه حوزه مشغول فعالیت هستند؛ حوزه اول، فعالیتهای پژوهشی و تحلیلی است، حوزه دوم، فعالیتهای ترویجی و گفتمان سازی است و حوزه سوم، پیگیری از مسئولین برای اثر گذاری و تصمیم گیری است. به طور کلی، تمایز اندیشکدهها و مجموعهها فکری در نوع نگاهشان به این سه حوزه است.
وی افزود: مجموعههای پژوهشی و فکری با چندین آسیب مواجه هستند که من به سه تا از مهمترین آنها اشاره میکنم؛ یکی از آسیبها این است که مدل پژوهش در این مجموعهها به نحوی است که نتیجه تحقیق، به حل مسائل کشوری منتهی نمیشود. نوعا مدل پژوهشی به این صورت است که در ابتدا ادبیات (یعنی دانشی که وجود دارد) را مرور کنیم، در ادامه در این ادبیات یک شکاف و خلل پیدا کنیم و در پایان، با استفاده از یک مدل و روش علمی این شکاف را حل میکنیم. منتهی به نظر میرسد وقتی شروع کار ما با ادبیات باشد، یعنی در همان ابتدای کار، خود را در یک چارچوب محدود کردهایم و بسته به اینکه حجم ادبیات در چه حوزهای است، مسئله ما نیز مخصوص همان حوزه خواهد بود و این کار، نسبتی با اینکه مسئله کشور چه خواهد بود ندارد.
امینی رعیا ادامه داد: از طرفی هم، به طور معمول، چون در فضای دانشجویی تاکید زیادی بر ادبیات خارجی میشود، مسئله و شکافهای ما در پروژههای علمی مسئله و شکافی است که در غرب وجود دارد! در دانشگاه تهران مقالهای نوشته شده بود که در آن، پایان نامههای رشته مدیریت در این دانشگاه را در یک برهه زمانی خاص مورد بررسی قرار داده بود. نگارنده مقاله مذکور در پایان به این نتیجه رسیده بود که ۹۰ تا ۹۵ درصد پایان نامهها به موضوعات خرد اختصاص یافته و تنها ۵ یا نهایتا ۱۰ درصد به موضوعات کلان حوزه مدیریت و سیاستگذاری پرداختهاند. این در حالی است که مسئله کشور مربوط به مباحث کلان مدیریت و سیاستگذاری است. نویسنده در پایان نتیجه گرفته است، چون ادبیاتی که در این پایاننامهها بررسی میشود، ادبیات غربی است و دانش غرب از مباحث مدیریت کلان عبور کرده و به مباحث خرد رسیدهاست، پایان نامههای ما نیز متاثر از ادبیات غربی به سمت مباحث خرد حرکت کرده، در حالی که مشکل ما مباحث کلان است.
مدیر اندیشکده اقتصاد مقاومتی گفت: آسیب دوم این است که پژوهشها مدام در حال تکمیلتر و دقیقتر شدن است و این تمامی ندارد، در حالی که ما به طور معمول به پژوهش ۱۰۰ درصد و کامل نمیرسیم. به تعبیر دیگر، در روزگاری که برخی مسائل ما روز به روز در حال بزرگتر شدن هستند، و ما با پژوهشهای خود مثلا میتوانیم ۸۰ درصد آنها را حل و فصل کنیم همت خود را بر این میگماریم که تحقیق خود را دقیقتر و کاملتر کنیم، فارغ از اینکه در این فرصتی که برای حل مسئله از دست میدهیم، دیگر توان حل همان ۸۰ درصد را نیز نخواهیم داشت.
وی افزود: آسیب سوم این است که مجموعههایی که فعالیت فکری و اندیشهای دارند، خود را مسئول ترویج محصول خود نمیدانند. نتیجه این آسیب این است که تحقیقات و پژوهشهای انجام شده، تبدیل به گزارشهایی میشود که در کتابخانهها خاک میخورند. به طور اساسی غالب نظام فکری ما چنین ماموریتی را برای خود قائل نیست و بلکه چه بسا شان خود را بالاتر از این حرفها میداند که پیگیر نتیجه تحقیق خود شود.
امینی رعیا اضافه کرد: اندیشکده اقتصاد مقاومتی مبتنی بر این آسیب ها، مؤلفههای خود را شکل داده است. شروع کار ما با تشخیص است، یعنی در ابتدا باید مسئله را بشناسیم و بفهمیم که چگونه میتوانیم آن را حل کنیم. برای تشخیص، باید یک چرخه را طی کرد؛ شروع این چرخه از تفکر فردی و جمعی است، پس از آن، وارد کار رصد میشویم، یعنی مثلا تاکنون چه تصمیماتی در جامعه برای موضوع مورد نظر گرفته شده است. در ادامه، وارد بخش مصاحبه با خبرگان آن حوزه میشویم، اعم از پژوهشگران و کارگزارانی که در آن موضوع خاص وارد کار پژوهشی یا علمیاتی شدهاند. البته باید توجه کرد برخی از حوزه ها، نیازمند مشاهد عینی و بیرونی هم است. پس از آن، وارد حیطه مطالعه میشویم و در نهایت، خروجی این چرخه، منتهی میشود به شبکه حل مسائل. ورود به چرخه حل مسائل، پیش زمینهای دارد که باید آن را در ابتدای کار تعریف کنیم و آن، مشخص کردن نسبت ما با مبانی انقلاب اسلامی است. مثلا اگر بخواهیم در حوزه مسکن ورود کنیم در ابتدا باید مبانی اسلام، امام راحل و مقام معظم رهبری را بدانیم. از مجموع این مبانی، به اضافه انباشت دانشی که در مجموعه وجود دارد چشم اندازی برای شروع کار تعیین میکنیم. ادعای ما این نیست که چشم اندازهای ما کامل است، بلکه با توجه به دانشی که در مجموعه وجود دارد، فرضیه ما شکل گرفته است. در ادامه وارد چرخه مسائل میشویم که خروجی آن شناسایی مشکل است. از مشکل، مسائلی به دست میآید، یعنی ریشه آن مشکل مورد بررسی قرار میگیرد. از میان این مسائل، یک مسئله به عنوان مسئله اصلی و دست یافتنی انتخاب میشود و ایده حل مسئله تبیین میشود. پس از برداشت این قدم، به سراغ خبرگانی میرویم که در حوزه کلان کشوری آنها را قبول داریم. پس از تایید نظر آن ها، مرحله تشخیص ما تمام میشود. خلاصه آنکه، ما در مرحله تشخیص، مسئله را شناسایی کرده و ایده حل آن را تبیین میکنیم.
وی افزود: در مرحله بعد، وارد طراحی راهکار میشویم. در این مرحله، ابتدائا بررسی میدانی انجام میشود، در ادامه، مطالعه داخلی و خارجی صورت میپذیرد، در ادامه، جلسه مجدد با خبرگان در خصوص راهکار برگزار میشود و در پایان، راهکار نهایی استخراج میشود. مثلا در حوزه مسکن یکی از مشکلات مهم سوداگری در این حوزه است و اینکه کالای مسکن از یک کالای مصرفی به کالای سرمایهای تبدیل شده است. ایده اولی ما برای حل این مسئله، این است که مالیات بر عایدی سرمایه دریافت شود، یعنی از کسانی که مازاد بر نیاز مصرفیشان مسکن خریداری میکنند باید مالیات گرفته شود تا این بازار جذابیت نداشته باشد. در طراحی راهکار مثلا به این نتیجه میرسیم که در اخذ مالیات، نباید تورم را از افزایش قیمت مسکن کسر کنیم، یا هر کس به تعداد اعضای خانوار معافیت مالیاتی دارد.
امینی رعیا ادامه داد: مرحله بعد، گفتمان سازی است؛ یعنی همان مسئلهای که آن را فهمیده ایم، ایده و راهکار حل آن را در جامعه ترویج کنیم. مقصود ما از جامعه مخاطبان خاص در جامعه است؛ در برخی موارد، مخاطب تنها کارگزاران هستند، در برخی دیگر، هم کارگزاران و هم نخبگان و در برخی دیگر، مردم نیز وارد میشوند. این امر، به سطح مسئله بستگی دارد. به طور کلی دو نوع مخاطب وجود دارد: ۱. مسئولین اصلی که قرار است تصمیم گیر باشند؛ ۲. افرادی که بر روی دسته اول تاثیر میگذارند مانند نخبگان، رسانهها و اصناف و تشکلها و گروههای مردمی.
مدیر اندیشکده اقتصاد مقاومتی اضافه کرد: پس از گفتمان سازی، وارد تصمیم گیری و اجرا میشویم. یعنی با پیگیری به دنبال این هستیم که در کشور تصمیمی در خصوص مسئله مد نظرمان گرفته و اجرا شود. البته، من معتقدم که در حالت عادی و مطلوب جامعه، اندیشکدهها باید در سه حوزه تشخیص، طراحی راهکار و گفتمان سازی فعالیت داشته باشند؛ منتهی الان با توجه به ساختارهای کشور و مشکلاتی که وجود دارد ما ناچاریم که در برخی مصادیق، وارد مرحله تصمیم گیری و اجرا هم بشویم.
وی در خصوص نقش حوزه علمیه در الگوی کاری اندیشکده گفت: در مدلی که ارائه کردیم، حوزه علمیه در چند جا میتواند (و باید) نقش آفرینی کند، و اگر وارد نشود ما آن آیتم مهم را کم داریم. هرچند ما در روند خود همیشه سعی کردهایم که از این ظرفیت استفاده کنیم، اما در برخی جاها با این مواجه شدیم که در حوزه حرفی برای گفتن وجود ندارد. اولین مورد، تعیین چشمانداز است. گفته شد که ما در بررسی مبانی انقلاب اسلامی، گفتمان امام راحل و حضرت آقا و نگاه قانون اساسی، به یک چشم انداز میرسیم. در برخی موارد، دسترسی و توان فقهی این را نداریم که از نگاه فقه حکومتی مدل مطلوب را به دست آوریم و اگر حرفی در این خصوص وجود نداشته باشد ما مجبوریم که کار خود را انجام دهیم، چون بالاخره آن مسئله در کشور وجود دارد و هر روز هم بزرگتر میشود. از این رو، یکی از مواردی که حوزه میتواند در آن کمک کند، تعیین چشم انداز است؛ به بیان دیگر، حوزه از منظر فقه حکومتی چشم انداز، الگو و وضع مطلوب جمهوری اسلامی در حوزههای مختلف را طراحی کند. مورد دیگر، شبکه خبرگان در مرحله اول است. ما در موضوعات مختلف به دنبال این کار رفتیم، اما فرد مورد نظر را پیدا نکردیم. مثلا در خصوص مسکن، از میان حوزویان کسی که در این مورد فعالیت داشته باشد را پیدا نکردیم. سومین حوزه، طراحی راهکار و مشورت با نخبگان در این مرحله است. البته این مورد مشروط است بر اینکه فرد مورد نظر در آن موضوع تخصص لازم را داشته باشد وگرنه ما مجبور به استفاده حداقلی از حوزه میشویم.
در ادامه این نشست، حجت الاسلام والمسلمین قاسمیان رئیس کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی گفت: مقام معظم رهبری در بند اول سیاستهای کلی نظام قانونگذاری، توجه به موازین شرع را اصلیترین منشأ قانونگذاری در تنظیم و تصویب طرحها و لوایح قانونی دانستند. باید پذیرفت تاکنون کار قابل توجهی در این خصوص صورت نگرفتهاست و این امر نیاز به آسیب شناسی دارد. ما انشاءالله در یک رویداد با همکاری اندیشکدههای حوزوی و دانشگاهی به این خواهیم پرداخت که مدل حل مسئله چیست که هم نظام دانشگاهی ما بی بهره از علوم دینی نباشد و هم نظام حوزوی، بی بهره از زمین گرم واقعیت نباشد.
وی افزود: هدف ما این است که اندیشکدههای حوزوی و دانشگاهی را به نهاد قانونگذاری متصل کنیم. البته، بر اساس تجربه ما فعلا نهاد حوزه توانایی حل مسئله ندارد چراکه فقه و اصول حوزه چنین کششی ندارند. توضیح آنکه: محل بحث ما در علوم حوزوی، مباحث معاملات است نه عبادات و حوزه معاملات پر از جنبههای امضائی است، در حالی که ما هنوز ظرفیت عقل و عقلا را به صورت نظام دارج در اصول فقه فعال نکردهایم. در فقه مصطلح معمولا به چشم اندازها توجهی نمیشود، زیرا چشم اندازها ظرفیتی است که از بررسی قرآن و روایات کلان نگر ما با نگاه خاص به دست میآیند، و این مباحث، جدای از بحثهای فقهی متداول است.
حجت الاسلام والمسلمین قاسمیان اضافه کرد: ما در این مدت برخی از طلاب را با واقعیت جامعه آشنا کردیم که نتایج عجیبی داشت. مثلا در سیاست خارجی برخی از طلبههایی که در این زمینه کار کرده بودند را با آقای دکتر حسین امیرعبداللهیان آشنا کردم. آقای امیرعبداللهیان در مورد این دست از طلبهها میگفت که اینها اطلاعات زیادی دارند، اما حرفشان به درد واقعیت نمیخورد. این حرف بسیار درست که حوزه علمیه باید به شدت به صحنه عمل توجه کند، البته نمیگویم از صحنه نظری خارج شود، اما بالاخره باید به متن جامعه توجه خاصی داشته باشد. از طرف دیگر لازم است فعالیت حوزه علمیه با نظام دانشگاهی در یک طراز و یک عقلانیت باشد. از این رو، ما هم نیاز به متخصص طلبه داریم و هم نیازمند طلبه متخصص هستیم. کنشگران اصلی صحنه باید حوزویان متخصص را بشناسند چراکه سیاستگذاریها و تصویب قوانین در تهران اتفاق میافتد پس نمیتوان در قم ماند و این گفت: آنها به سراغ ما بیایند. حوزویان قم مانده را با صحبت و چانه زنیها باید پای کار آورد. من نگران فضای علمی حوزوی هستم چراکه آنها خود را غرق در مطالعه و پژوهش میکنند، از این رو، از متن واقع جدا میشوند.
وی تصریح کرد: ما احتیاج داریم که مجموعهای از رویدادها را برگزار کنیم و از دل آنها به دست آوریم که باید چه کار کنیم. این قضیه باید جایی پیش برود که به واقع برسیم، یعنی حتی فراتر از قانونگذاری، تا نتیجه این رویدادها به واقعیت نرسد فایدهای نخواهد داشت.
نکات جالبی بود واقعا استفاده کردم